كتاب مربي همكاران خود باشيد، شيوه نويني از مديريت را ارائه میدهد. جهت پيشبرد بهتر كارها، بجاي اينکه رياست كنيد، مربي باشيد. كارها خيلي آسانتر، راحتتر و بهتر انجام میشود و بسياري از دردسرهای مديريت سنتي را نخواهيد داشت.
دقيقاً يعني چي؟ يعني اينکه به افراد اعتماد كنيد، ارتباط انساني خوبي با آنها برقرار كنيد، مسئوليت بسپاريد، آنها را آموزش دهيد كه مسئوليت خود را بتوانند خوب انجام دهند، آنها را راهنمايی كنيد، در دسترس باشيد كه اگر مشكلي داشتند برايشان رفع كنيد و … پس از مدتي افزايش راندمان كاري، پيشرفت زيادتر كارها، بهتر انجام شدن كارها، وقت آزاد شدن از شما و … را شاهد خواهيد بود.
صدالبته كه مربیگری به دو عنصر بسيار مهم نياز دارد. اولاً شخصيت مدير طوري باشد كه بخواهد اين نقش را ايفاء كند. برخي مديران دوست دارند فرمانده باشند؛ اما بسياري ديگر افراد مثبت انديشي هستند كه میتوانند به ديگران اعتماد كنند و اعتماد ديگران را جلب كنند، اين گروه پتانسيل بسيار بالائي براي پذيرش نقش مربیگری دارند. از طرف ديگر، پرسنلي كه با آنها كار میکنيد نيز يكسان نيستند. برخي پتانسيل پذيرش اين نحوه مديريت را دارند، برخي بهشدت میترسند و برخي سوءاستفاده میکنند. درنتيجه شرايطي بايد در دو طرف وجود داشته باشد تا مربیگری محقق شود. درنتيجه میتوان از بين پرسنل انتخاب كرد كه با کداميک میتوان نقش مربیگری را ايفاء كرد.
تفاوت مربیگری مدير با مربي، مثلاً مربي ورزشي، در اين است كه مربیگری يك جزء از وظائف مدير است. مديري كه مربي است توأماً بايد فعاليتش را گسترش دهد، رهبري كند، فعاليتها را سازماندهی كند، تصميم بگيرد، ارزيابي كند، دستور دهد تا به اهدافي كه براي او تعيين شده است برسد؛ اما مربي ورزشي فقط نقش مربي را دارد.
بدون دیدگاه