امروزه تلفن به جزء جدانشدنی زندگي شخصي و تجاري تبديل شده است. همه از تلفن استفاده میکنند. به خصوص تلفنهای اينترنتي كه مرزهاي كشورها را درهم نورديده است. آيا از اين وسيله و ابزاري كه به اين گستردگي استفاده میشود، هنر استفاده مؤثر از آن را بلد هستيم؟
سازمانهای تجاري را مثال بزنيم. مشتريان از طريق تلفن اطلاع میخواهند و سفارش كالا میدهند. آيا برآورد کردهاید كه چه تعداد از تماسهای تلفني شما منجر به فروش نشده است؟ ارزيابي کردهاید كه چرا؟ این کار در اروپا و فرانسه صورت گرفته است. آمار میدهند كه چه تعداد از افرادي كه پتانسیل مشتري شدن داشتند، پس از اولين تماس، منصرف میشوند. يك تحقيق در فرانسه میگوید كه پانزده درصد از مشتريان به دلیل ارتباط بد تلفني ازدسترفتهاند. تحقيقي كه انجامگرفته نوع برخورد خام كارمند شما باعث از دست رفتن درصدي از مشتريان شده است. چرا چنين است؟ هرگز به ما آموزش داده نشده كه چگونه از تلفن استفاده كنيم. بهصورت خودبهخودی هرکدام چیزهایی یاد گرفتهایم و بهكار میبریم؛ اما آيا از عواقب آن باخبر هستيم؟ كمتر اين جنبه در شرکتها مورد كنكاش قرار گرفته است.
در دنياي پر از رقابت كه كالاي ما را تقریباً با همان مشخصات رقبا هم توليد میکنند، رقابت خيلي ظريف است. تلفن ويترين شركت است. مشتريان از طريق تلفن است كه از شركت برداشت مثبت يا منفي میکنند. پاسخ ناخوشایند يا نپخته در تلفن منجر به از دست دادن مشتري میشود.
كتاب حاضر حاصل تحقيقاتي است كه در شرکتها انجامگرفته كه چگونه حداكثر بازدهی را از تلفن داشته باشيم. نقاط ضعف آن شناسایی و در جهت بهبود كار توصيههایي شده است. تلفن يعني تجارت. هر شركتي كه استفاده بهتري داشته باشد، در رقابت پيروز است و تجارت بيشتري انجام میدهد. كتاب حاضر شيوه درست استفاده كردن از تلفن را بهخوبی و با ذكر مثالهای قابل لمس نشان میدهد. ریزهکاریهایی طرح میشود كه از دنياي شرکتها اخذ شده و پس از بررسي و جمعبندی راهکارهایی داده شده است.
اميدوارم كه مطالعه اين كتاب بتواند بهبودي در تجارت شما داشته باشد و در رقابت پيروز باشيد.
موفق و مؤيد باشيد.