در دنيايی زندگي میکنيم كه تغييرات لحظهایاند. تنها عنصر ثابت، تغيير است، همهچيز تغيير میکند. حتي عناصر ثابتي در فرهنگ يك مملكت مانند ذائقه هم تغيير میکند و امروزه در ايران پيتزا يك نمونه است. حتي عادتهای ما تغيير میکنند. تغييرات دائمي و در تمامي مراحل و پروسههای زندگي است.
چگونه میتوان تغييرات مفيد را در سازمان اعمال كرد تا از ثمرات آن بهرهمند شويم. دقيقاً موضوع كتاب همين است.
تغييرات میتوانند بطي، كند و در طي يك مرحله اتفاق افتند و خيلي ملموس نباشند. يا اينکه نمود تغييرات را بهسرعت مشاهده كرد. خريد يك اتومبيل جديد، يك تغيير سريع و قابل مشاهده است؛ اما بهعنوانمثال تغييرات در رفتار انسانها بطي و كند است. اگر امكان مشاهده رفتار يك فرد الان با ده سال قبلش از طريق فيلمهای خانوادگي فراهم باشد، تفاوت رفتار کاملاً مشهود است، اما تدريجي و بطي در طي ده سال اتفاق افتاده و نمود قابلمشاهده بيروني نداشته است.
تغييرات از سه جنبه به سازمان تحميل میشوند: اول فشارهاي خارجي (بازار، مشتريان، رقبا، سهامداران، افكار عمومي و …) كه تغييرات پاسخي است به تقاضاي محيط. دوم فشارهاي داخلي (تمايل مديران يا گروههای تأثيرگذار، پويائي، موانع داخلي و …) اين تغييرات عمدتاً از طرف مدير جهت پاسخ به يك مسئله يا مشكل يا برتري رقابتي اعمال میشوند؛ و سوم بحران يا تهديداتي كه سازمان با آن روبروست (اعتصاب، از دست دادن بازار، ورشكستگي، بیثباتی، فناوري جديد و …) كه براي خروج از بحران دست به تغيير میزنند. از هر جنبه كه نگاه كنيم، امروزه تغييرات ركن اصلي فعاليتهای اقتصادي است.
بدون دیدگاه