چرا مطالب اين كتاب مهماند؟ در بسياري از موارد پروژهای را تعريف میکنيم، آن را به تصويب میرسانيم و سپس مسئولين پروژه آن را پيش میبرند. پس از اتمام پروژه مشاهده میشود كه نتايج مطلوب را به دست نياورده است. چرا چنين است؟ در يك حالت كلي، پروژه يك متولي دارد، كسي كه براي پاسخ گرفتن از كاري پروژهاي را تعريف میکند و حاضر است براي آن هزينه كند. از طرف ديگر، اين پروژه براي يك عده تعريف شده است كه از آن استفاده میکنند. اگر در حين اجراي پروژه ارتباط با متولي و استفادهکنندگان قطع باشد، احتمال اينکه نتايج پروژه دقيقاً آنچه كه درخواست شده بود باشد، كم است. اين يکطرف قضيه است. طرف ديگر به مسئول پيادهسازی پروژه برمیگردد. هدف نهايي را میبيند و بر آن اساس سازماندهی میکند. اواخر كار به کمبودهايی برمیخورد که میتواند پروژه را متوقف کند. مثلاً متوجه میشود كه منابع مالي تمام شدهاند اما پروژه نيمهکاره است.
اين كتاب درباره غلبه بر اين دو جنبه اشكال است كه در كار پروژهها متبلور میشود. تأكيد كتاب اين است كه هر پروژه را بايد به مراحل مختلف تقسيم كرد. مراحلي كوچك و قابل ارزيابي. براي هر مرحله معيارهايی تدوين شود تا نشان دهد آيا در مسير اصلي هستيم يا از آنها منحرف شدهايم. معيارهايی كه قابل ارزيابي و اندازهگیری باشند. پس از تكميل هر مرحله، ارزيابي صورت میگيرد كه آيا از معيارها انحراف داشتهايم يا خير. در صورت انحراف، تلاشهايی در جهت تصحيح بايد انجام شود. بهعنوانمثال اگر بودجه تخصيص دادهشده كمتر ازآنچه هزينه شده باشد، يا بايد متولي، بودجه جديدي تخصيص دهد و يا در نحوه عملكرد تصحيحاتي به وجود آورد تا در انطباق باشد. از همان مرحله اول كه كوچك است تصحيحات اعمال میگردند.
از طرف ديگر، معرفي كارهاي انجام شده به متولي و استفادهکنندگان است. تا تأييد آنها را براي هر مرحله از كار داشته باشد و اطمينان حاصل كند كه در جهت خواست اين دو ذينفع حركت میکند. ممكن است انحرافاتي باشد، كه يا به کمک آنها اهداف تغيير كنند، يا اهداف ثابت بمانند و تصحيح در جهت انطباق با برنامه اوليه انجام شود.
بدون دیدگاه